مقطع : دکتری
دانشگاه : دانشگاه ازاد شیروان
تاریخ دفاع : 1399/08/14
اساتید راهنما : محمد قادری مقدم
اساتید مشاور : محمد علی شریفیان
اساتید داور : حسین اصغری-شبنم شفیعی-فخراییان-محمد حسینی
مشاهده سایر پایان نامه های زهرا پریدختان
از آن‌جایی که روح انسان پویا، حقیقت‌جو و کمال‌گراست، همیشه به دنبال راهی می‌گردد تا روح خویش را از عالم ماده جدا و به عالم ورای حس، که از آن به معنویت و عرفان یاد می‌شود، متصل گرداند. هر اقلیمی بر حسب آیین، آموزه‌ها و باورهای جغرافیایی خویش برای پیوستن به حقیقت اصول و رفتارهایی دارد. عرفان اسلامی در بین مسلمانان و معنویت سرخپوستی در میان سرخپوستان آمریکایی که از مکزیک مهاجرت کرده‌اند، دیده می‌شود. معنویت سرخپوستی آموزه‌هایی است که توسط ناوال دون‌خوان ماتیوس به ناوال کارلوس کاستاندا تعلیم داده شده است. در این رساله محقّق به شیوۀ کتابخانه‌ای و توصیفی- تحلیلی با مطالعه و غور در آثارعرفان اسلامی وآثار معنویت سرخپوستی به تطبیقِ سنجش مؤلفه‌های معنویت سرخپوستی با عرفان اسلامی( با تأکید بر احوال و مقامات) پرداخته است. ملاک تطبیق احوال و مقامات در عرفان اسلامی نظرِ ابوسعید ابوالخیر و مولوی، در معنویت سرخپوستی آثار مکتوب به جا مانده از کارلوس کاستاندا، است. احوال و مقامات عرفانی از نظر ابوسعید و مولوی به دلیل اینکه در بستر جغرافیایی و اعتقادی یکسانی ظهور کرده، دارای بار معنایی یکسانی است. اما معنویت سرخپوستی در محیطی کاملا متفاوت از نظر جغرافیایی و اعتقادی ظهور و رشد کرده است در نتیجه، احوال و مقاماتی نظیر احوال و مقامات اسلامی در آن، گاه به شیوۀ خاص مطرح شده و گاه در برخی از آموزه‌ها اصلاً دیده نمی‌شود. در هر دو عرفان هدف نهایی، رسیدن و اتصال به یک نیرو و منبع واحد در جهان هستی است. اتصال به خالق یگانه و یکی شدن با او کمال حقیقی و تعالی است. در عرفان اسلامی نهایت سلوک با وصل به پروردگار و شهود عالم ملکوت پایان سیر و سلوک است و در معنویت سرخپوستی هدف و نهایت سلوک، باور یک نیروی برتر و قدرتمند حاکم بر تمام مخلوقات، کائنات، ملکوت و اتصال سالک به مرحلۀ شهود و کشف عوالم پنهان، رؤیت آن و گام نهادن در عوالم دیگری که، در بطن این عالم است. در این رساله چهل« حال» و« مقام» از ابوسعید ابوالخیر که در کتاب « الّلمع» آمده است مطرح و شاهد مثال‌هایی از مثنوی معنویِ مولوی آورده شده است، همچنین بر اساس آن احوال و مقاماتی که سالک سرخپوستی کسب می‌کند، از آثار مکتوب کارلوس کاستاندا مورد تطبیق قرار گرفته است که از چهل مورد احوال و مقاماتِ مطروحه، سی و هشت مورد در معنویت سرخپوستی دیده شده است.